۱۳۹۱ تیر ۸, پنجشنبه

پیام به کنگره ملیتها و نقد قطعنامه پایانی مجمع عمومی سالانه آن در نروژ



کنگره ملیتهای ایران  فدرال
اعضا و فعالین محترم کنگره
من نیز بدینوسیله برگزاری موفقیت آمیز مجمع عمومی کنگره ملیتهای ایران فدرال در 6 ماه می 2012 در شهر اسلو(نروژ) را به همه شما عزیزان تبریک میگویم.
کنگره ملیتهای ایران فدرال، با تمامی ضعفها و نارسایی هایش، جایگاه بدیلی در معادلات سیاسی داخل کشور و خارج از آن را دارد. کنگره امروز خواه ناخواه مسئولیت سنگین نمایندگی بلوک سیاسی متعلق به ملیتهای غیرفارس در مبارزه علیه تمامیت رژیم جمهوری اسلامی را بردوش میکشد.


دو بلوک موجود در صحنه سیاسی ایران (بلوک سیاسی ملیتهای غیرفارس و بلوک سیاسی ملیت فارس) یک واقعیت انکارناپذیر است. شاید وزنه این دو بلوک در شرایط کنونی یکسان نباشد. اما به مرور زمان و با گسترش مبارزات ملی- دمکراتیک ملیتهای غیرفارس وزنه این کفه ترازو سنگین تر خواهد شد. این گرایش به تغییر در تعادل میان این دو بلوک سیاسی را میتوان به عینه مشاهده کرد.

بنابراین کنگره ملیتهای ایران فدرال با این چشم انداز روشن و با ایمان به راهی که در پیش گرفته است نباید از حرکت مستقل خویش دست بشوید. فشار بلوک سیاسی جامعه فارس ایران به کنگره و یا نادیده گرفتن آن در رفتارهای عمومی و تبلیغات سوء علیه آن نشانهء ناتوانی و فتور آن بلوک در برخورد خلاق و دمکراتیک به جنبش عمومی ملیتهای غیرفارس در ایران است. تفکر استعماری دولتهای ایران در هشتاد و اندی سال گذشته این نوع نگاه مسموم را در جنبش سیاسی جامعه فارس ایران تسری داده است. اما مقاومت خلقهای غیرفارس در دو دهه گذشته و تبدیل شدن حقوق خلقها به یک دیسکورس سیاسی نشانهء آشکاری از پیشروی این جنبش ها درصحنه سیاسی است.

محوری ترین مطالبه کنگره ملیتهای ایران فدرال تحقق "حق تعیین سرنوشت خلقهاست". مابه ازای عملی تحقق "حق تعیین سرنوشت ملتها" در برپایی دولتهای مدرن در مناطق ملی خلقهای ایران در چارچوب یک کشور فدراتیو است.

کنگره ملیتهای ایران فدرال ضمن حمایت از مبارزات دمکراتیک در کل جامعه ایران، نباید از آرمانهای سیاسی خود فاصله بگیرد. مواضع سیاسی این کنگره بویژه در مجمع عمومی آن بایستی بر آن آرمان ها منطبق باشد.

قطعنامه پایانی مجمع عمومی کنگره آنچنانکه باید رضایت بخش نیست. چرا که انتظار میرفت کنگره دقت بیشتری به وضعیت جمهوری اسلامی در داخل داشت و ضعف جمهوری اسلامی در منطقه و مناسبات بین المللی را در ظل تمرکز به مبارزه علیه تمامیت جمهوری اسلامی مورد توجه قرار میداد.
در عین حال قطعنامه کنگره بایستی در خصوص مناسبات اعضای کنگره با همدیگر، منافع مشترک خلقهای غیرفارس درایران تاکید می ورزید. همچنین قطعنامه بایستی با طرح ایده های خلاق به برقراری پل های دوستی و اطمینان دو جانبه میان دو بلوک سیاسی (بلوک جامعه غیرفارس وبلوک جامعه فارس) کمک مینمود.

اما قطعنامه پایانی اجلاس عمومی کنگره تنها و تنها با تمرکز به سیاست خارجی جمهوری اسلامی و طی سه بند به طرح "مخالفت با مداخله خارجی در ایران" و محکوم کردن "سیاستهای ماجرجویانهء جمهوری اسلامی در خارج" بسنده کرده است. به نظرمیرسد حتی بند سوم قطعنامه اجلاس عمومی کنگره میتواند درتعارض با منافع ملیتهای غیرفارس در ایران تفسیر شود. دربند پایانی کنگره میخوانیم که: "3- در صورت بروز هر حالتی که خارج از اراده و نیت ما باشد، آنچه مورد نظر کنگره خواهد بود مصالح کلی ایران و ملیت های تحت ستم در کشور می باشد."

دراین بخش "مصالح ایران" بر "مصالح ملیتهای تحت ستم" مقدم شمرده شده است. درحالی که این مصالح ملیتهاست که مصالح ایران را میسازد ونه برعکس. تقدم "مصالح ایران" بر "مصالح ملیتهای تحت ستم" ناخودآگاه پذیرفتن نظریه استعماری حاکم بر سیاستگذاری دولت ایران و بی دقتی قابل ذکر در تنظیم قطعنامه کنگره ملیتهای فدرال ایران است. این فورمولبندی آشکار منافع "بلوک سیاسی ملیت فارس ایران" را تامین میکند و موقعیت درجه دومی به جنبش ملیتهای غیرفارس درایران میدهد.

استمرار تفاهم و اتحاد احزاب و سازمانهای عضو کنگره ضامن موفقیت این کنگره در سیاستهای خویش است. امیدوارم کنگره ملیتهای ایران فدرال بتواند با اتخاذ سیاست های خلاق و فعال ضمن تاکید به گفتگو و اتحادعمل های استراتژیک و تاکتیکی سیاسی با دیگر نیروهای سیاسی، بتواند این کنگره را برای فردایی بهتر به آرمانهای خود نزدیک کند.

به امید آن روز
یونس شاملی
20120510
منبع:

هیچ نظری موجود نیست: